کلیپ تصویری ا سه ویژگی مدرسه علمیه خوب
- کلیپ تصویری ا سه ویژگی مدرسه علمیه خوب
مدرسه جایی است که سه ویژگی بسیار مهم در آن باید به چشم بخورد. این سه ویژگی یکی نظم، یکی درس خواندن، یکی معنویت، نیست. سه ویژگی دیگر است.
من انکار نمیکنم این سه ویژگی را. اما مدرسهای که افراد را برای همین سه ویژگی خوب بار میآورد مدرسهای است که سه ویژگی دیگر را داشته باشد. یکی استقلال است، یکی تعاون بین اهالی مدرسه است و دیگری ادب. چرا میگوییم استقلال؟ نظمی که بدون رعایت استقلال شخصیت اهالی یک مدرسه برقرار بشود، اولاً معلوم نیست نظم مستمر و مداومی باشد. ثانیاً آثار خوب نظم بر چنین نظم تحمیلی، بر چنین نظم نجوشیده از درونی مترتّب نخواهد شد. نظم باید جوشیده از درون افراد باشد و درس خواندن هم باید با انگیزهای درونی باشد.
ما واقعاً این را یکی از اشکالات نظام حوزه میدانیم که هر نیمسال برای درسها امتحان میگذارند. معتقدیم که اگر امتحانی بخواهد صورت بگیرد باید اولاً روش گرفتن این امتحان متفاوت بشود، یعنی اینکه بر حفظیات نباید تأکید بکند امتحان، بلکه بر کاربرد آن علم در مقام حلّ مسئله باید امتحان گرفته بشود، ثانیاً نه هر نیمسال، حتی نه هر سال، تا موقعی که آن علم محلّ مباحثه و گفتگو و تدریس و تدرّس است امتحانی گرفته نشود.
ممکن است به سادگی به ذهن برسد طلبهها اگر امتحان نگیرید ممکن است درس نخوانند. اینجاست که ما آن بحث استقلال را پیش میکشیم. میگوییم یعنی واقعاً طلبه نمیتواند خودش برای خودش انگیزۀ درس خواندن، مطالعه، یادداشت ایجاد بکند؟ آیا وجدان تحصیلی او کار نمیکند؟ مدرسه باید مراقب این وجدان تحصیلی باشد که بیدار باشد و فعال و کسی که منفعل با مقرّرات آموزشی، با فشار مقرّرات حضور و غیاب آمد سر کلاس درس نشست، از رشد کافی برخوردار نخواهد بود.
بله ممکن است یک مدیر پر ابهّتی، یک معاون آموزشی پر ابهّتی و یک قوانین سختگیرانۀ بسیار دقیقی بتواند در مدرسه نظم ایجاد کند. ولی وقتی در شخصیت افراد انفعال ایجاد بشود و استقلال ایجاد نشود آن نظم چه ارزشی دارد؟ چرا قدیم بیشتر درس میخواندند؟ چون خودش برنامۀ خودش را میریخت، خودش معاون آموزشی مدرسۀ خودش بود. خب ما یادمان است آن اوایلی که سال شصت و یک بعد از چند سال در حوزۀ علمیۀ تهران درس خواندن قم رفته بودیم برای تحصیل، سالهای اول را من آزاد درس میخواندم. توی حرم وقتی میرفتیم برای درس خواندن، کی حضور و غیاب میکرد؟ کی برای ما استاد تعیین میکرد؟ کی برای ما وقت مباحثه را قرار میداد و کنترل میکرد؟ مگر اینها با انگیزههای شخصی خود ما نبود؟ چرا باید در مقرّرات جدید حوزه جایی برای بروز این انگیزههای شخصی وجود نداشته باشد؟
ولی میدانیم که این نظام آثار سوئی دارد در بدست آوردن تقوا که عنصر کلیدی تقوا بازدارندگی درونی است. عنصر کلیدی تقوا این است که انسان بینی و بین الله کارهای خودش را مرتّب بکند. «أُوصِیکُمَا بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ»؛ نه "أوصیکما بمقرّرات مدرسه و نظم أمرکم"! من میدانم برای شما طلبهها با وجود این مقرّرات کسب ملکۀ تقوا دشوار است. چون قانونمداری نباید از خوف مجازات قانونی باشد. قانونمداری باید از خوف مجازات پروردگار باشد.
شما اگر یک مدتی درس نمیخواندید بالاخره به خودتان میآمدید که تا کِی؟ آن لحظهای که به خودتان میآمدید و بدون انگیزۀ امتحان با انگیزۀ شخصیتان شروع میکردید به خواندن آنموقع آغاز تحصیل علم برای شما خواهد بود. ما اینجا زمینهساز هستیم و زمینههایی که سعی میکنیم ایجاد کنیم برای رسیدن به ملکۀ تقواست. کسی از ترس خدا درس بخواند خوب میخواند، خوب هم میفهمد، خوب هم علمش برکت خواهد کرد.
افزودن دیدگاه جدید